قیمه هارو توی ماستها نریز !
در این پست میخوایم درمورد یه مبحث نسبتا تخصصی درخصوص تفاوت «شخصیت» با «تیپ» و «رفتار» صحبت کنیم. موضوعی که خیلی از اساتید هم تفاوت این ۳ مبحث رو نمیدونن و اشتباها از عبارات شخصیت شناسی به جای رفتارشناسی و یا بلعکس استفاده میکنن. البته من در طول این مقاله سعی کردم با زبون راحت و ساده مطالب رو برای شما توضیح بدم. 🙂
در قدم اول ما باید تعریف این ۳ واژه رو بدونیم و در قدم بعدی به تفاوتها و شباهتهای این ۳ رو باهم بررسی کنیم.
تعریف رفتار
رفتار به صورت کلی، بیرونیترین حالت بروز احساسات یک انسان هست. رفتار شما چیزی هست که بقیه انسانها از شما میبینند، یعنی یک عمل قابل مشاهده که منشا ایجاد اون میتونه محرکهای بیرونی یا درونی باشه. مثلا پرخاشگری یا خندیدن یا گریه کردن و…
و چیزهایی که از جنس مشاهده نباشن و قابل دیدن نباشن (مثل تفکرات درونی، ارزشها، تفکرها و…) به صورت کلی در دسته رفتار قرار نمیگیرن. (البته توجه کنید که اگر مثلا فردی سر شما داد زد و شما سکوت کردید و هیچ واکنشی نشون ندادید، بازهم اون یک رفتار محسوب میشه حتی با اینکه شاید به ظاهر شما کاری انجام نداده باشید)
تعریف شخصیت
در مورد تعریف شخصیت مطالب بسیار زیادی گفته شده. اما اگه به طور ساده بخوایم مفهوم شخصیت رو بررسی کنیم، همونطوری که از اسمش مشخص هست شخصیت به «شخص» مربوط هست و شاید نقطه تمایز یک فرد با سایر انسانهای روی زمین شخصیت اون باشه، چرا که شخصیت نسبت به رفتار یک موضوع درونیتر هست و شاید هیچ ۲ انسانی روی زمین نباشن که شخصیت یکسانی داشته باشند. (درواقع شخصیت چیزی هست که شمارو از تک تک آدمهای دیگه متفاوت میکنه)
نکته بعدی این هست که شخصیت یک موضوع «شخصی» هست. یعنی اغلب ما انسانها خیلی تمایل نداریم افراد از شخصیت درونی ما خبردار بشن و همه چیز رو درمورد ما بدونن. من بارها در مقالات این مثال رو زدم که اگه انسان رو یک پیاز در نظر بگیریم، رفتار میشه لایههای اول و دوم بیرونی پیاز که قابل مشاهده است اما شخصیت میشه لایههای عمیق و درونی پیاز که قابل مشاهده نیست.
تعریف تیپ
تیپ رو شاید بشه بین ۲ موضوع رفتار و شخصیت قرار داد. چرا که یک رفتار برای تمامی انسانها مشترک هست (مثلا مثل خندیدن یا خشم یا…) و از اون سمت، شخصیت یک فرد فقط و فقط برای اون فرد هست اما تیپ یه چیزی بین این ۲ هست یعنی نه برای همه مشترک هست و نه برای یک نفر هست.
درواقع تیپ، صفاتی هست که به گروهی از انسانها داده میشه تا اونهارو با گروهی دیگه از انسانها جدا کنه. درواقع تیپ برای کنار هم گذاشتن شباهتهای ۲ گروه از آدمها اومده. مثلا فرض کنید که انسانهای روی زمین رو به ۲ تیپ رسمی و غیر رسمی طبقهبندی کنیم یا مثلا به ۲ تیپ برونگرا و درونگرا. در اینجا رسمی بودن یا درونگرا بودن شباهتی هست که افراد یک گروه اون رو دارن. (اما در عین حال افرد رسمی میتونن رفتارهای متفاوتی داشته باشن و قطعا هرکدوم شخصیت متفاوتی از دیگری خواهند داشت)
پس تستها و مدلهای مختلف شخصیت شناسی چیه؟
چیزی که الان خیلی از اساتید تحت عنوان شخصیت شناسی دارن تدریس میکنن از لحاظ تعریف علمی و تعریفی که ما در ابتدای این مقاله داشتیم به کل اشتباه هست. چون با این تفاسیر به لحاظ علمی، مواردی مثل MBTI، نئو، کهنالگو و… دیگه کلا شخصیت شناسی محسوب نمیشن و تماما زیر دسته تیپ شناسی یا رفتارشناسی قرار میگیرن.
چون شخصیت شناسی صرفا بر اساس هر فرد واحد متفاوت هست، یعنی یک فرد برای شخصیت شناسی خودش باید به روانشناسان و روانپزشکان رجوع کنه تا اون متخصصین با پرسیدن سوالات مختلف و چندین جلسه پیچیده، کم کم به لایههای شخصیتی و درونی اون فرد پی ببرن و شخصیتش رو کشف کنن.
شباهت شخصیت شناسی با رفتارشناسی و تیپ شناسی
اما اگه قبول کنیم که خیلی وقتها این اشتباهات کلامی و جملهای سهوی هست و بیایم قیمه هارو قاطی ماستها کنیم، میخوایم درمورد شباهتها و تفاوتهای این موارد باهم صحبت کنیم. البته من توی مقاله مقایسه DISC و MBTI به خیلی از این موارد اشاره کرده بودم.
۱- تمام این موارد به نوعی برای کمک به انسانها در برقراری ارتباط موثر و یا خودشناسی اومدن
2- همه این مدلها انسانهارو بر اساس یک معیار خاص، به گروههای مختلفی تقسیم بندی کردن.
۳- چه شخصیتشناسی و چه تیپشناسی و چه رفتارشناسی، هیچکدوم ۱۰۰% درست نیستند چون در علوم انسانی هیچ قطعیتی نداریم.
تفاوتهای شخصیت شناسی با رفتارشناسی و تیپشناسی
۱- رفتار یک شخص، راحتتر قابل تغییر هست تا شخصیت فرد. و یک انسان میتونه در مقابل یک اتفاق مشابه، در زمان و مکان مختلف، عکس العملهای مختلفی هم از خودش نشون بده. (در واقع ثبات در شخصیت ما، نسبت به رفتارهامون بسیار بیشتر هست).
۲- شخصیت شناسی کاری بسیار سختتر و عمیقتر از رفتارشناسی انسانهاست، چون که شخصیت انسانها به راحتی قابل مشاهده و تحلیل نیست اما رفتارها کاملا قابل مشاهده هستن (دقیقا مثل همون پیاز).
۳- در علوم شخصیت شناسی و تیپ شناسی معمولا فرض بر این هست که تایپ شخصیتی انسان ثابت هست اما در بحث رفتارشناسی مثل مدل DISC معتقد هستیم که الگوهای رفتاری برای هر فرد کاملا قابل تغییر هست (بر اساس شرایط و محیط).
۴- کاربرد رفتارشناسی در زندگی و روزمره بسیار بیشتر از شخصیتشناسی و حتی تیپشناسی هست.
نتیجه گیری نهایی
شاید بشه گفت بین تیپ و شخصیت و رفتار مرز دقیق و مشخصی وجود نداشته باشه. اینها درواقع یک طیف هستند که میتونن تا بینهایت ادامه داشته باشند. و شاید در آینده این طیف به موارد دیگهای هم تقسیم بندی بشه.
اما در حال حاضر همین موارد هم اغلب اشتباه بیان میشه و این موضوع نشون میده که هنوز در حوزه شخصیت شناسی و رفتارشناسی خیلی جای کار داریم و به بلوغ کامل نرسیدیم. امیدوارم که تونسته باشم در این مقاله اطلاعات مفیدی به شما اضافه کرده باشم. اگه نظر یا نکتهای داری برام در قسمت نظرات بنویس. 🙂
به این مقاله چه امتیازی میدی؟ 🙂
3 thoughts on “تفاوت شخصیت شناسی، تیپ شناسی و رفتارشناسی”
بسیار عالی
خیلی خوب توضیح دادید ،لذت بردم
خیلی خوب و روان توضیح دادید.
ممنون از شما.
عالی و کامل بود سپاس از مقاله خوب شما